تدفین امیر المؤمنین علیه السلام
تا جسم بو تــراب نهـان در تــراب شد گردون به فرق خاک نشینان خراب شد با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد وقتی که بــازگشت حسن از کنار قبــر از سـوز نـاله اش دل زینب کبــاب شد چندین ستاره در دل شب خون گریستند تا نیمه شب به خــاک نهان آفتــاب شد پاداش آن مــروّت و مردانگیّ و عـدل روی علی ز خون سر او خضاب شـد کاش این چنین نبــود و نباشد شنیده ام بین همه ســلام عــلــی بی جــواب شد فریاد می زنند شب و نخــل و چاه ها والله بر عــلــی ستــم بی حســاب شــد در مجــلس شهـیــد همــه آورنــد گــل امشب سرشگ دیــدۀ زینب گـلاب شد "میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند بر رهبری که پیر به فصل شبـاب شد |